پس از كودتاي 1299 شمسي و پيدايش رضاخان درعرصه سياسي و اجتماعي ايران اعضاي فرقه ضاله بهائيت پس از سالها فعاليت نيمه پنهان از آزادي عمل فراواني برخوردار شدند و با حمايت قدرتهاي استعماري بويژه دولت انگلستان و براساس يك برنامه از پيش تدوين شده تهاجم ويژه اي را عليه مباني سنتي و اعتقادي ملت مسلمان ايران آغاز كردند و در عرصه تخريب فرهنگي اين مرز و بوم فعال شدند.
جاسوسي براي بيگانگان همانطور كه در صفحات پيشين اشاره شد، دولت روسيه تزاري نخستين يار و مددكار بهائيان بود. آنان نه تنها از اقتدارشان براي نجات جان ميرزاحسينعلي نوري (بهاءالله) سود بردند، بلكه اولين كشوري بودند كه مرزهاي خود را برروي بهائيان گشودند و اولين معبد آنها، يعني نخستين «مشرق الاذكار» بهائيان را در شهر عشق آباد ايجاد كردند.
تصور براين بود كه همكاري بهائيان و دولت روسيه با انقلاب كمونيستي به پايان راه خود مي رسد، اما مدارك نويافته، حكايت از همكاري بهائيان با روس هاي بلشويك و انقلابي دارد و هم اكنون مداركي منتشرشده است كه نقش بهائيان را در شكست نهضت جنگل و ميرزاكوچك خان نشان مي دهد.
يكي از نويسندگان معاصر به نقل از عبدالحسين آيتي، مبلّغ پيشين بهائيان، مواردي از همكاري بهائيان ساكن عشق آباد با سازمان جاسوسي شوروي «كا. گ. ب» را ارائه مي كند و متذكر مي شود كه اينان به عنوان جاسوسان چندجانبه درخدمت روسيه و پس از آن «اتحاد شوروي» بوده اند. (117)
همپيمان با صهيونيست هاي يهوديبهائيان از ابتداي پيدايش اين فرقه در «عكا»، واقع در فلسطين اشغالي كنوني، متحد صهيونيست ها در برخورد با عرب هاي بومي و مسلمان بودند. آنان همواره بر اساس يك سلسله منافع مشترك در كنار يكديگر قرار مي گرفتند و در جهت مقابله با اسلام گام برمي داشتند.
نكته قابل توجه آنكه بررسي ها نشان مي دهد يهوديان نقش بسزايي در پيدايش، گسترش و رشد فرقه بابيه و بهائيه داشته اند. به گواهي اسناد تاريخي 5 سال پيش از آغاز دعوت علي محمد باب و درست اندكي پس از استقرار كمپاني ساسون در بوشهر وبمبئي، يهوديان مشهد بدون هيچ فشاري به طور دسته جمعي مسلمان شدند و اولين كساني هم كه در خراسان بابي شدند همين يهوديان جديدالاسلام مشهد بودند. همچنين ورود بابي گري به «سياهكل» توسط ميرزا ابراهيم جديد، يهودي جديدالاسلام ساكن رشت، صورت گرفت. (118)«دايره المعارف يهود» يهوديان جديد الاسلام مشهد را در شمار يهوديان مخفي (انوسي ها) دسته بندي مي كند ونه در ذيل مرتدين و اين نشانگر اين اصل است كه آنها براساس طرح و برنامه و به دستور مجامع و محافل ديني خود و براي فريب افكارعمومي تن به اين كار داده بودند. والتر ميشل، محقق يهودي، مي نويسد كه اين جديدالاسلام ها همچنان مخفيانه به دين يهود پايبند بوده و هستند. (119)از جمله اين جديدالاسلام هاي مشهد، نورالله زبولوني بود كه به گفته مئير عزري - سفير اسرائيل در ايران - از بازرگانان مشهد بود كه نمايندگي يهوديان مشهد را در همه كنگره هاي جنبش خلوتص(120) به دوش داشت و وفاداري اش به اسرائيل و پايبندي اش در ياري به ويژه مهاجران (يهودياني كه به اسرائيل مهاجرت مي كردند) زبانزد و از حاميان و پشتيبانان شلمو هيلل (موريس پرز)(121) بود. (122)گروهي گرويدن يهوديان به بهائيت را تحت تأثير انگيزه ها و منافع مادي و عده اي ديگر هدف از اين كار را افزودن برحجم سياهي لشگر دشمنان اسلام مي دانند.
بهائيان ستاره داوود را مانند بابيه اسم اعظم مي دانند و براي جلب محبت اسم اعظم را كه شعار بهائيت است ترسيم كرده و در قبرستان يهود مدفون سازند. (123)انتقال حسينعلي نوري (بهاء) به «عكا»، كمك ديگري بود به نزديكي و همكاري هرچه بيشتر بهائيان با كانون هاي يهودي فعال مستقر در غرب كه عبدالبها ء جانشين «بهاء»، نيز به اين همكاري ادامه داد. او و ديگر بهائيان در تحقق استراتژي تأسيس دولت يهود در فلسطين سهم بسزايي داشتند كه استعمارگران حامي اسرائيل - بويژه آمريكا و انگليس - به پاس همين خدمات بهائيان، آنان را همواره از حمايت هاي مادي و تبليغي خود برخوردار كرده اند. تاجايي كه اسرائيل در زمان شوقي افندي به عنوان مركز اصلي بهائيان قرار داده شد.
در زمان زندگي شوقي افندي رژيم اشغالگرقدس در فلسطين به روي كار آمد واين رژيم به پاس تلاش بهائيان در ايجاد يك فرقه انحرافي مذهبي در قلب جامعه اسلامي، فرقه ضاله بهائيت را به عنوان يك دين به رسميت شناخت و آن را جزو مذاهب رسمي كشور خود قرار داد. و افزون برآن املاك واموال پيروان اين فرقه تحت حمايت واقع شد و از كليه ماليات ها و عوارض معاف گرديد. «شوقي افندي» جانشين عباس افندي (عبدالبها ء) مي گويد:
«دولت اسرائيل وسايل راحتي ما را فراهم كرد. »(124)
و در مورد بخشي از راحتي و حمايت هاي مادي و معنوي فعاليت آنان چنين توضيح مي دهد:
«در ارض اقدس(اسرائيل)شعائر امريه(بهائيت)بي پرده و حجاب اجرا مي شود. . . و معافيت مقامات (بهائيت) و توابع آن از مالياتهاي دولت (اسرائيل)از طرف اولياي امور تصويب گرديد. »(125)ازعواملي كه باعث شد اسرائيل بيشتر به بهائيان روي خوش نشان بدهد، سرمايه گذاري بهائيان وجذب سرمايه هاي بزرگ آنان در اسرائيل بود كه باعث شكوفايي اقتصاد اين رژيم نامشروع مي شد. از جمله مي توان به تدفين رهبران بهائي در اين كشور كه هرساله گروه كثيري از بهائيان را با سرمايه هاي كلان به آنجا مي كشاند، اشاره كرد.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
117- شهبازي، عبداله، فصلنامه تاريخ معاصر ايران، شماره 27، به نقل از عبدالحسين آيتي، كشف الحيل، جلد 3، صص 87-.85
118 -شهبازي، عبدالله، فصلنامه تاريخ معاصر ايران، شماره .27
119- شهبازي، عبدالله، فصلنامه تاريخ معاصر ايران، شماره .27
120- خلوتص عنوان عبري سازمان پيشاهنگي يهود و يكي از تشكل هاي كاملاً وابسته به آژانس يهود در ايران بود.
121 -شلمو هيلل با نام مستعار موريس پرز ازسوي دستگاه مهاجرت اسرائيل براي ياري به مهاجرت جوانان عراقي از راه ايران، به ايران آمد و نماينده آژانس جهاني يهود بود.
122- خاطرات مئير عزري، جلد اول، ص .44
-123 نورالدين چهاردهي، چگونه بهائيت پديد آمد، ص .71
124- اخبار امري، سال 107 بديع، ماره 8، ص 2 به نقل از فصلنامه تاريخ معاصر ايران، شماره .27
125- توقيعات مباركه، نوروز 101 بديع، ص 159، همان

+ نوشته شده در  ساعت   توسط مرکز مطالعات فرهنگی سیاسی  |  نظر بدهید


توجه فرقه ضاله بهائيت به اسراييل و صهيونيسم تاحدي است كه شوقي رباني سومين پيشواي اين فرقه يكي از مهم ترين وظايف شوراي بين المللي بهائيان را رابطه با دولت اسراييل قلمداد مي كند. وي همچنين در نقشه ده ساله اش، حمايت از دولت اسراييل رابرهمه دولتهاي جهان ترجيح مي دهد(126) و به بهائيان فرمان مي دهد كه به تشكيل محافل روحاني و ملي بر مبناي قوانين و مقررات دولت اسرائيل اقدام نمايند:
«در ارض اقدس، بر حسب قوانين و مقررات حكومت جديد التأسيس. . . اينگونه محافل را به وجود آوريد». (127)و حال آنكه در تشكيل همين محافل در كشورهاي ايران، عراق، انگلستان و آلمان، رعايت قوانين و مقررات اين دولت ها را مطرح نمي كند!(128)اين حمايت هاي آشكار و قوي از دولت اسرائيل، سبب شد تا «فرمان نيويج»، يكي از مهره هاي مهم دولت اسرائيل، فرقه مجهول و منحرف «بهائيت» را در رديف اسلام و مسيحيت و يهوديت قرار داده و آن را يك «دين جهاني و بين المللي» بنامد:
«اكنون فلسطين را نبايد في الحقيقه منحصراً سرزمين سه ديانت محسوب داشت، بلكه بايد آن را مركز و مقر چهار ديانت به شمار آورد، زيرا امر بهائي كه مركز آن حيفا و عكاست و اين دو مدينه زيارتگاه پيروان آن است، به درجه اي از پيشرفت و تقدم نائل گشته كه مقام ديانت جهاني و بين المللي را احراز نموده است، و همان طور كه نفوذ اين آئين در سرزمين مذكور روز به روز رو به توسعه و انتشار است، در ايجاد حسن تفاهم و اتحاد بين المللي اديان مختلفه عالم نيز عامل بسيار مؤثري به شمار مي آيد». (129)روحيه ماكسول (آخرين رهبر فرقه بهائيت) و همسر شوقي مي گويد:
«من ترجيح مي دهم كه جوانترين اديان(بهائيت) از تازه ترين كشورهاي جهان(اسرائيل) نشو و نما نمايد و در حقيقت بايد گفت آينده ما يعني(بهائيت و اسرائيل) چون حلقات زنجير به هم پيوسته است. »(130)بهائيان، كشور ايران را مهد وخاستگاه فرقه بهائيت مي دانند و سعي بليغ و جد وجهد وافر براي انجام تبليغات بهايي گري در ايران داشته و دارند. اما آنها از ديگر نقاط جهان نيز غافل نبودند و حتي در بسياري از سرزمين ها با دعوت رسمي دولت هاي استعمارگر، مبلّغان خود را بدان سرزمين ها مي فرستادند.
بي شك هدف استعمارگران از طرح و حمايت از بهائيان ايجاد تشتت و چندپارگي در ميان مسلمين و تبديل آنها به گروههاي متخاصم و جزاير تك تك و بي رابطه و درگيرساختن آنان در جنگ هاي عقيدتي بود.
لازم به ذكر است كه يكي از عوامل پيشرفت بهائيان، تظاهر آنان به اسلام در ملاء عام بوده است. به عنوان نمونه عباس افندي پس از مرگ بهاء، ابتدا باب هر نوع تبليغي را مسدود كرد و همراه افراد ديگر فاميل، در لباس مسلماني به انجام مراسم مذهبي اسلامي مشغول شد و به نحوي در اين ظاهرسازي ها رعايت جوانب را در نظر داشت كه كمتر كسي احتمال ضعف ايمان مسلماني آنان را مي داد. چه رسد به خروج از اسلام و نفي همه ارزش هاي اسلامي. (131)اتحاد بهائيان و صهيونيستها
بهائيان علاقه و روابط ويژه اي با دولت اسراييل داشته اند و براساس همين علاقه با تجارصهيونيست نيز متحد هستند و در مبارزه عليه جمهوري اسلامي ايران به صورت همگام عمل مي كنند.
پس از تشكيل دولت غاصب اسراييل سران جريان صهيونيسم، بهائيت رابه عنوان دين به رسميت شناختند و اجازه دادند تا نخستين معبد بزرگ بهائيان به نام «مشرق الاذكار»(132) در آنجا ساخته شود:
«موقوفات بين المللي بهايي برصفحه جبل كرمل با امضاي قراردادي با مقامات اسراييلي براي ابتياع قطعه زميني به مساحت سي و شش هزار مترمربع واقع در رأس جبل كرمل جنب غار ايليا به مقدار زياد افزايش يافته. همچنين با تملك نقطه اي كه به قدوم مبارك حضرت بهاءالله متبرك و محل نزول لوح كرمل بود، به قيمت يكصدوهشت هزار دلار خريداري گرديد وقرار شد اولين مشرق الاذكار ارض اقدس برآن ساخته شود. . . »(133)نقشه اين معبد بهائيان و نيز گور بهاءالله و سيدعلي محمد باب توسط يكي از اساتيد بهايي دانشكده معماري دانشگاه تهران به نام دكترعباس امانت تهيه و با صرف دهها ميليون دلار زير نظر او ساخته شد.
به دليل وجود گور بهاءالله و عباس افندي وشوقي افندي (رباني) و نيز بزرگترين معبد بهائيان در اسراييل، همواره بهائيان در شمار افرادي قرار داشتند كه خواستار برقراري رابطه رسمي بين ايران و اسراييل بودند و حتي شايع است تاجري كه وسيله پرداخت رشوه 400 هزار دلاري به ساعد مراغه اي در ازاي ايجاد رابطه با اسراييل را فراهم آورد، بهايي بود.
بهائيت به مثابه يك حزب صهيونيستي
شوقي افندي در زمان حيات خود به بهائيت صورت تشكيلات حزبي داد و در هر شهر محفل ويژه بهائيت به وجود آورد و در بسياري از كشورها اين محافل بهائيان را به صورت محافل مذهبي و يا شركت هاي تجارتي به ثبت رساند.
روحيه ماكسول همسر شوقي افندي در اين مورد مي نويسد:
«ميل مبارك آن است كه. . . محفل را به اسم جمعيت ديني واگر نشد به عنوان هيئت تجارتي تسجيل نمايند. »(134)بسياري از كارشناسان بر اين اعتقادند كه اگر بهائيت توانسته است تاكنون برپا بماند به سبب همين نظام كنترل اجتماعي بود. در زمان شوقي افندي هركس برخلاف اراده مرتكب عملي مي شد، ابتدا از اين تشكيلات اخراج مي گرديد. به اين مرحله «طرد اداري» مي گفتند و اگر آن شخص در مخالفت خويش ايستادگي مي كرد، او را از جامعه بهائيت طرد مي كردند كه آن را«طرد روحاني» نام گذاشته بودند.
البته بهائيان در كنار اين طردها كه نسبت به افراد متخلف داشتند و با برخوردهاي خشن و سنگين همراه بود نسبت به جامعه پيروان خود بسيار حساس بوده و به عنوان پشتيباني هميشه در صحنه، در تمام زمان ها و مكان ها حضور داشته اند.
حضرت امام خميني «قدس سره» در سال 1321 ضمن انتقاد از سكوت جامعه مسلمانان نسبت به ظلم ها و مشكلات مسلمين، خصلت وحدت و اتحاد بهائيان را مورد اشاره قرار داده و خطاب به مؤمنين مي فرمايند:
«خوب است دينداري را دست كم از بهائيان ياد بگيريد كه اگر يك نفر آنها در يك ديه زندگي كند، از مراكز حساس آنها با او رابطه دارند و اگر جزئي تعدي به او شود، براي او قيام كنند». (135)
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
126- سعيدزاهد زاهداني، بهائيت درايران، مركزنشراسنادانقلاب اسلامي، چاپ دوم، 1381، ص .257
127- اسماعيل رائين، انشعاب در بهائيت، مؤسسه تحقيقي رائين، ص .170
128- روزنامه جمهوري اسلامي، مورخه 8/11/.1382
129- اسماعيل رائين، انشعاب در بهائيت، صص 171 و .170
130- اخبار امري، ش 10، ديماه 1340 (ژانويه 1962، شماره صفحات مسلسل 601).
131- سيدمحمدباقر نجفي، بهائيان، ص .665
132- نخستين مشرق الاذكار در عشق آباد بنا شده است.
133- عباس افندي (عبدالبهأ)، كتاب قرن بديع، جلددوم، چاپ مصر، صص 231-.230
134- روحيه خانم ام البهأ، ترجمه ابوالقاسم فيض، كتاب گوهر يكتا در ترجمه احوال مولاي بي همتاي ما، ص 384، به نقل از بهائيت در ايران، ص .256
135- صحيفه نور، جلد 1، ص .4

+ نوشته شده در  ساعت   توسط مرکز مطالعات فرهنگی سیاسی  |  یک نظر


بخش بیست وسوم:اعلام خطرامام علیه نفوذبهاییان

امام خميني (ره) در سال 1341 فرقه ضاله بهائيت را يك حزب سياسي خواندند و اينك كه به مدد پيروزي انقلاب اسلامي اسناد بسياري از روابط اين فرقه با صهيونيست ها افشا شده، صحت اين نظريه بيش از پيش اثبات گرديده است.
رژيم پهلوي براي مسافرت سران محافل متعدد بهائيان ايران از نقاط مختلف ايران به لندن و شركت در انتخابات جهاني «بيت العدل» تسهيلات ويژه اي قائل شد و به هربهائي كه عازم اين سفر مي گرديد، مبلغ پانصددلار ارز با تخفيف ويژه و نيز تخفيف قابل توجهي در بهاي بليط رفت و برگشت هواپيما درنظرگرفته و پرداخت مي كرد.
خبر اين غارت و چپاول بيت المال مسلمين اعضاي فرقه ضاله بهائيت به اطلاع حضرت امام خميني (ره) رسيد، ايشان در تاريخ دهم فروردين 1341 در يك سخنراني به اين امر اعتراض كردند(136) و زماني كه اعزام نمايندگان محافل بهائيان ايران وارد مراحل اجرايي شد، طي پيام ويژه اي در پاسخ به علماي اعلام و حجج اسلام يزد فرمودند:
«از چيزهايي كه سوءنيت دولت حاضر را اثبات مي كند، تسهيلاتي است كه براي مسافرت دوهزارنفر يا بيشتر از فرقه ضاله قائل شده است و به هريك 500 دلار ارز داده اند و قريب 1200 تومان تخفيف دربليط هواپيما داده اند، به مقصد آنكه اين عده در محفلي كه در لندن از آنها تشكيل مي شود و صددرصد ضداسلامي است، شركت كنند. »(137)آنگاه حضرت امام به رخنه عوامل اسرائيل بويژه بهائيان در بسياري از پست هاي كليدي و حساس كشور اشاره كرده و چنين هشدار مي دهند:
«آقايان بايد توجه فرمايند كه بسياري از پست هاي حسابي به دست اين فرقه است كه حقيقتاً عمال اسرائيل هستند. خطر اسرائيل براي اسلام و ايران بسيار نزديك است. پيمان با اسراييل درمقابل دول اسلامي يا بسته شده يا مي شود. لازم است علماي اعلام و خطباي محترم ساير طبقات را آگاه فرمايند كه درموقعش بتوانيم جلوگيري كنيم. امروز روزي نيست كه به سيره سلف صالح بتوان رفتار كرد با سكوت و كناره گيري همه چيز را از دست خواهيم داد. . . »(138) ايشان طي همين پيام عزم خويش را براي مبارزه مستمر با رژيم پهلوي اعلام مي دارند و با تأكيد بر اين كه علماي اسلام بايد دين خود را به اسلام و پيامبر ادا نمايند، مي فرمايند:
«اسلام به ما حق دارد. پيغمبراسلام حق دارد. بايد در اين زمان كه زحمات جانفرساي آن سرور در معرض زوال است، علماي اسلام و وابستگان به ديانت مقدسه دين خود را ادا نمايند. من مصمم هستم كه از پاي ننشينم تا دستگاه فاسد را به جاي خود بنشانم. . . »(139)در مطالب دستنويس بهاءالله نيز آمده است:
«جميع احزاب عالم را فراگرفته و خواهد گرفت». (140)در سال 1341 حضرت امام خميني(ره) خطر نفوذ و گسترش اين فرقه منحرف در اركان رژيم پهلوي را يادآور شده و فرمودند:
«. . . اينجانب حسب وظيفه شرعيه به ملت ايران و مسلمين جهان اعلام خطر مي كنم، قرآن كريم و اسلام در معرض خطراست استقلال مملكت و اقتصاد آن در معرض قبضه صهيونيست هاست كه در ايران به (صورت)حزب بهائي ظاهر شدند و مدتي نخواهد گذشت كه با اين سكوت مرگبار مسلمين، تمام اقتصاد اين مملكت را با تأييد عمال خود قبضه مي كنند. . . تلويزيون ايران پايگاه جاسوسي يهود است و دولت ها ناظر آن هستند. . . »(141)شوقي افندي براي اجراي اين برنامه خود، درسال 1328 شمسي برابر با سال 1951 ميلادي، يعني هشت سال قبل از مرگش تشكيلاتي به نام «بيت العدل» را به وجود آورد و به عنوان پيشوا و رهبر بهائيان جهان اهدافي به شرح ذيل براي آن معين ساخت:
« 1- با رهبران دولت اسراييل وارد مذاكره شود و رسماً با اين رژيم ايجاد رابطه نمايد.
2- به او در انجام وظايف رهبري واداره جامعه بهائيت كمك كند.
3- با اولياي امور و رهبران كشورها در باب مسائل شخصي بهائيان وارد مذاكره شود.
»(142)شوقي افندي شخصاً اعضاي نخستين «بيت العدل» را انتخاب كرد، اما دستور داده بود كه اعضاي آن بعدها از طريق انتخابات معين گردند. اسامي افرادي كه توسط شوقي افندي به عنوان اعضاي نخستين «بيت العدل» بهائيان جهان انتخاب شدند، به اين شرح بود:
« 1- ايادي امرالله ام البهأ روحيه خانم ماكسول(همسر شوقي افندي)- عضو رابط بين ولي امرالله (شوقي افندي) و هيأت
2- ايادي امرالله چارلز ميسن ريمي - رئيس
3- ايادي امرالله املياكالز- نايب رئيس
4- ايادي امرالله لير وي ايواس - منشي
5- ايادي ا مرالله يوگرجياگري - عضو سيّار
6- ايادي امرالله، امه الله جسي رول - امين صندوق
7- ايادي امرالله اتل رول - معاون منشي براي مكاتبه با غرب
8- ايادي امرالله لطف الله حكيم - معاون منشي براي مكاتبه با شرق.
9- امه الله سيلوا آيواس از چهارم ماه مه 1955 به عضويت اين تشكيلات معين گرديد». (143)افزون بر اين گروه شوقي افندي در تاريخ سوم آذرماه 1335 شمسي تعداد 27 نفر ديگر را براي انجام وظايف مختلف و تبليغ و توسعه حوزه نفوذ بهائيان و بنا به نوشته خودشان «حفاظت و تبليغ حضرت بها ءالله تحت نظر ولي امرالله» انتخاب كرد و به آنان لقب «ايادي امرالله» بخشيد.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
136- سخنراني حضرت امام خميني (ره) به نقل از صحيفه نور، جلداول، چاپ اول، ص .12
137- نامه مورخه ارديبهشت 1342 در پاسخ به علماي اعلام وحجج اسلام يزد، صحيفه نور، جلداول، چاپ اول، ص .44
138- نامه مورخه ارديبهشت 1342، صحيفه نور، جلداول، چاپ اول، ص .44
139- همان.
140- برگي از كتاب بهائيان كه نامش روي آن حك نشده است. مطالب دستنويس، بي تا، بي نا.
141- صحيفه نور، مجموعه رهنمودهاي امام خميني، جلد ا ول، چاپ اول، 1361، صص 35-.34
142- مجله اخبار امري، آذر و دي ماه 1329 شمسي، صص 5-.4
143- مجله اخبار امري، شماره 5، سال 109 بديع.

+ نوشته شده در  ساعت   توسط مرکز مطالعات فرهنگی سیاسی  |  2 نظر


اسامي ا ين افراد به شرح زير بود:
1- ايادي امرالله چارلز ميسن ريمي
2- ايادي امرالله روحيه خانم ماكسول
3- ايادي امرالله امليا كاليز
4- ايادي امرالله لروي ليواين
5- ايادي امرالله علي اكبر فروتن
6- ايادي امرالله جلال خاضع
7- ايادي امرالله ابوالقاسم فيضي
8- ايادي امرالله پل هني
9- ايادي امرالله حسن باليوزي
10- ايادي امرالله دكتر يوكر جياگري
11- ايادي امرالله دكتر هرسن گروسمن
12- ايادي امرالله دكتر ادلبرت موشكل
13- ايادي امرالله جان فرابي
14- ايادي امرالله هورانسس هولي
15- ايادي امرالله گوروين ترو
16- ايادي امرالله موسي هناني
17-ايادي امرالله انيوك اليگا
18- ايادي امرالله ويليام سيرز
19- ايادي امرالله جان روباتس
20- ايادي امرالله كلارا دان
21- ايادي امرالله اگنس الكساندر
22- ايادي امرالله طرازالله سمندري
23- ايادي امرالله شعاع الله ايادي
24- ايادي امرالله ذكر الله خادم
25- ايادي امرالله علي محمد ورقا(144)
26- ايادي امرالله رحمت الله مهاجر
27- ايادي امرالله كاليس فدرستون
اين گروه در حقيقت اعضاي مركزيت شبكه بهائيت بودند و فرقه بهائيت از طريق همين افراد به سراسرجهان مرتبط بود.
تشكيلات بهائيت در ايران توسط محافلي كه از سطح روستا تا سطح ملي تشكيل شده بود، اداره مي شد و هر محفل داراي 40 لجنه براي پوشش كليه فعاليتهاي بهائيان بود.
نقش آمريكا در گسترش فرقه
با وجود آنكه مؤسسين فرقه بهائيت ابتدا روسيه و انگليس بودند، اما پس از مدتي، آمريكا به عنوان استعمارگر جديد و تازه نفس به ميدان آمد و با ذكر شواهد متعدد تاريخي مي توان از آمريكا به عنوان مهم ترين عامل حفظ و گسترش بهائيت نام برد. احمد كسروي(145) اگرچه با اصل دين مخالف بود اما براي نفي آن به افشاي ماهيت اين فرقه دست ساخته استعمار اشاره نموده و در كتاب خود مي نويسد:
«مي گويند: جمال مبارك فرموده دين ها يكي شود. جمال مبارك جنگ را حرام گردانيده. . . مانند سخن بهأ را ما امروز از وزير خارجه آمريكا مي شنويم. اين وزير خارجه مي گويد: پس از جنگ بايد همه دينها يكي باشد».
يكي از نويسندگان بهايي از قول عبدالبهأ مي گويد:
«. . . و از جمله قضاياي عجيبه كه واقع گشته اين است كه مشرق الاذكار در قطب امريك (امريكا)بنيان مي گردد. . . . ملاحظه كنيد كه امرالله به چه درجه قوت يافته كه خانمي فرنگي گيس خويش را فداي مشرق الاذكار مي نمايد. . . »(146).
در يكي از كتب بهائيان آمده است:
«از سال 1894 ميلادي قواي مكنونه علم الهي با ايمان تورنتون چيس در آمريكا به سريان آمد و امر الهي در آن ديار به سرعت انتشار يافت و نفوس مقدّسي به امر حضرت بهأا. . . مؤمن گشتند. . . و يك شبه ره صد ساله رفتند تا آنجا كه موفق شدند آمريكا را به عنوان مهد نظم اداري بهائي مفتخر سازند»(147).
و در كتاب ديگري از بهائيان چنين نوشته شده است:
«در آن زمان كه امرالله در خطه آمريك (آمريكا) سريعاً رو به پيشرفت بود و يد غيبي الهي بذر محبت الله را در قلوب صافيه مردمان آن سامان مي ك شت ميسز (خانم)ماكسول به دستور مبارك در سال 916 ميلادي فرمان تبليغي را در يكي از جلسات كانونشن ابلاغ نمود و در آن جلسه درباره نحوه اجراي آن شور و مشورت گرديد و حاضرين در جلسه و ساير احبأ قيام عاشقانه نمودند و ترك اوطان كرده به نقاط دور و نزديك هجرت نمودند و در اثر جانفشاني هاي آن مؤمنين مخلص بود كه علم (پرچم)يا بهاءالابهي در اقصي نقاط عالم و جزاير دور دست مرتفع گرديد. . . »(148).
نقش زنان در بهائيت
با توجه به نقش كليدي و مؤثر زنان در تمام اركان جامعه و حركت هاي اجتماعي، سران فرقه ضاله و استعماري بهائيت، از همان ابتداي تشكيل اين فرقه يعني زمان خروج سيدعلي محمد باب - با به كارگيري دستورات كانون هاي قدرت صهيونيستي - از زنان به عنوان عامل اصلي انحراف از حق و جذب افراد به اين كيش استعماري استفاده كرده و مي كنند.
استعمارگران با مطالعه در رفتارها و آموزه هاي مسلمانان دريافته اند كه هرگز نمي توان به صورت مستقيم مسلمين را از دين الهي و راه راست خود منحرف كرد، به همين سبب با مطالعات عميقي كه در آيات قرآن و سنن و آداب ديني داشته اند، دستورالعمل هاي كليدي آن را يافته و در صدد نفي و خدشه دار كردن آنها در اذهان عمومي مسلمانان برآمده اند و آنقدر روي اين مسائل كار كرده اند كه عملاً بخش عظيمي از پيكر امت اسلامي مصداق آيه شريفه «نؤمن ببعض و نكفر ببعض» شده اند و دشمنان را به ادامه راهشان اميدوار كرده اند. از جمله كليدي ترين نكات آموزه هاي مسلمين مي توان به موارد زير اشاره كرد:
1- ارتباط و جهت گيري مسلمين از روحانيون و عال مان عامل به دين.
2- نماز جماعت به عنوان يكي از بهترين شيوه هاي جذب و اتحاد مسلمين و آگاهي از اوضاع مسلمانان و محيط اطرافشان.
3- ارتباط تنگاتنگ دين و سياست كه دست هر بيگانه اي را از امور مسلمانان كوتاه مي كند.
4- طهارت نسل كه ضامن بقاي نسل بشر است.
5- حيا و عفت زنان كه در سايه حجاب آنان بخش اعظم سلامت جامعه تضمين مي شود.
6- نقش زنان در تربيت مردان آينده و كل جامعه.
7- جهاد در راه خدا.
از همين رو مي بينيم كه دشمنان در كيش ساختگي خود، «بهائيت»، به صراحت وجود طبقه اي با نام روحانيّت را نفي كرده(149) و مدعي جدايي دين از سياست شده اند. ديويد كيپز نماينده بهائي هاي فرانسه در اين مورد مي گويد:
«اين مذهب نه روحانيت و نه مرجع مذهبي را به رسميت نمي شناسد و برابري بين زنان و مردان را ترغيب مي نمايد. . . »(150)ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
144- ورقا مديريت گروه آموزش جغرافي دانشگاه تربيت معلم را برعهده داشت وي در سال 1357 و در بحبوحه انقلاب با 90 ميليون بدهي مالياتي از ايران فرار كرد.
145- كسروي، احمد، بهائيگري، صص 98 - .99
146- يزداني، احمد، مقام و حقوق زن در ديانت بهائي، جلداول، صص 45 و .46
147- كتاب هشتم، ص .106
148- ارباب، فروغ، اختران تابان، مؤسسه ملي مطبوعاتي امري، 122 بديع، ص .309
149- آئين جهاني، ص .71
150- خبرگزاري جمهوري اسلامي ايران، مورخه 21/2/1372، به نقل از خبرگزاري فرانسه

+ نوشته شده در  یکشنبه ۱۳۹۱/۰۵/۲۲ساعت ۱۲ ب.ظ  توسط احمد غزالی 09116249701 فوتبال قائم شهر  |